فرش دستبافت در آیینه شاهنامه فردوسی که سند بی بدیل برای ما ایرانیان است نشان دهنده قدمتی به بلندای تاریخ ایران زمین برای فرش ایرانی است که با ایران و ایرانی زیسته و خواهد زیست .
فرش دستبافت، یکی از نمادهای فرهنگ و هنر ایرانی است که از دیرباز در ادبیات فارسی، به ویژه در شاهنامه فردوسی، به آن اشاره شده است.
در شاهنامه، فرش دستبافت به عنوان نمادی از ثروت، قدرت و شکوه پادشاهان و بزرگان ایرانی، به تصویر کشیده شده است.
در برخی از داستانهای شاهنامه، فرش دستبافت به عنوان نمادی از زیبایی و هنر ایرانی، مورد ستایش قرار گرفته است.
در برخی دیگر از داستانها، فرش دستبافت به عنوان نمادی از فرهنگ و تمدن ایرانی، معرفی شده است.
در ادامه، به برخی از نمونههای اشاره به فرش دستبافت در شاهنامه فردوسی اشاره میشود:
- فرش بهارخسرو: در یکی از داستانهای شاهنامه، از فرش بهارخسرو، یکی از بزرگترین و زیباترین فرشهای دستبافت جهان، یاد شده است. این فرش، به عنوان یکی از غنائم جنگی رومیان بود و در قسطنطنیه، پایتخت امپراتوری روم، نگهداری میشد. فرش بهارخسرو، نشاندهنده مهارت و ظرافت هنرمندان ایرانی در هنر فرشبافی است.
در این مورد، میتوان به برخی از جزئیات بیشتری از فرش بهارخسرو اشاره کرد. این فرش، از ابریشم و طلا و نقره بافته شده بود و نقشها و طرحهای پیچیدهای داشت. در این فرش، تصاویری از اسطورههای ایرانی، مانند هما، سیمرغ و آرش کمانگیر، به تصویر کشیده شده بود. فرش بهارخسرو، یکی از زیباترین و ارزشمندترین آثار هنری جهان است که امروزه تنها میتوان از طریق تصاویر و روایتهای تاریخی، با آن آشنا شد.
- فرش قصر شاهان: در بسیاری از داستانهای شاهنامه، از فرشهای دستبافت در قصرهای شاهان و بزرگان ایرانی، یاد شده است. این فرشها، معمولاً از مواد اولیه گرانقیمت، مانند ابریشم و طلا و نقره، بافته میشدند و نقشها و طرحهای زیبایی داشتند. فرشهای دستبافت در قصرهای شاهان، نمادی از ثروت، قدرت و شکوه آنها بودند.
در این مورد، میتوان به نقشی که فرشهای دستبافت در مراسمهای درباری ایفا میکردند، اشاره کرد. در بسیاری از مراسمهای درباری، مانند جشنها و ضیافتها، از فرشهای دستبافت برای تزئین استفاده میشد. این فرشها، جلوهای باشکوه به این مراسمها میبخشیدند.
- فرشهای هدیهای: در برخی از داستانهای شاهنامه، از فرشهای دستبافت به عنوان هدیهای ارزشمند، یاد شده است. این فرشها، معمولاً به عنوان نشانه دوستی و اتحاد بین دو کشور یا دو پادشاه، رد و بدل میشدند. فرشهای دستبافت هدیهای، نمادی از فرهنگ و تمدن ایرانی بودند.
در این مورد، میتوان به داستانی اشاره کرد که در آن، رستم، از پهلوانان ایرانی، به بهرام گور، پادشاه ایرانی، هدیهای میدهد. این هدیه، یک فرش دستبافت زیبا بود که رستم آن را از مادرش، تهمینه، دریافت کرده بود. این فرش، نشاندهنده علاقه و احترام رستم به پادشاه ایرانی بود.
در مجموع، فرش دستبافت، یکی از عناصر مهم در فرهنگ و هنر ایرانی است که در شاهنامه فردوسی، به عنوان نمادی از ثروت، قدرت، زیبایی، فرهنگ و تمدن ایرانی، مورد ستایش قرار گرفته است.